-
تولدت مبارک
یکشنبه 7 مردادماه سال 1397 08:50
سلام خدایا شکرت تولدت مبارک بهترین
-
مهر ١٣٩٦
شنبه 1 مهرماه سال 1396 22:56
سلام مهرتون مبارک
-
تولد تولد تولدش مبارک
شنبه 7 مردادماه سال 1396 19:36
سلام دنیا مال همه... بیخیال همه ... من با تو حالم خوبه فقط ... تولدت مبارک بهترین اتفاق زندگیم
-
یلدای 1395
چهارشنبه 1 دیماه سال 1395 21:09
سلام بلندترین شب سال بیشتر با هم بودن همیشه باش ... بلندترین شب سال مبارک
-
روز دانش آموز 4
پنجشنبه 13 آبانماه سال 1395 17:15
سلام باز هم روز ، روز توست ... روزت مبارک دانش آموز خوشگـــــــــلم
-
همشاگردی سلام
شنبه 3 مهرماه سال 1395 21:15
سلام بوی ماه مهر ... شروع چهارمین بهار تحصیلی ... اولین روز مدرسه ... موفق باشی پسرم
-
تولد 9 سالگی
پنجشنبه 7 مردادماه سال 1395 08:50
سلام به بهانه ی زمینی شدنت خیلی اتفاق ها افتاد و خیلی اتفاق ها هم شاید نیفتاد ... اما بهترین اتفاق زندگیه من ... به خاطر داشتنت از ته دلم از اونجایی که هیچکس جز خدا نیست ... خودش رو شاکرم ... خیلی خیلی ... تولدت مبارک عزیزترینم ... بهترینم ... اینم پسر طلا در حالتی غیر متعارف برای عکس 1395/5/7
-
آخرین حرف سال 1394
یکشنبه 1 فروردینماه سال 1395 01:47
سلام امسال هم با تموم بدی ها و خوبی هاش گذشت .... خیلی اتفاقات خوبی برامون افتاد ... در کنار تلخی ها و ناملایمت هایی بود که تحملشون کردم .... این وبلاگ پرهام هستش ، اما این پست مربوط به خودمه ... از خدا میخوام و تقاضا دارم صبر و تحمل ما رو در برابر ناملایمت ها بیشتر کنه ... فقط همین پرهام من ... ببخش که سال 1394 در...
-
جشن خودکار
شنبه 16 آبانماه سال 1394 20:28
سلام امروز برای پرهام و همکلاسیهاش یه روز خوب بود ... روزی که مطمئن شــــــــدند که بزرگتر شدند ... روز جشن خودکار ... جشنی که از اون روز به بعد بچه های کلاس سوم اجازه دارند مشق ها و دیکته ها و امتحاناتشون رو با خـــــــودکار بنویسند ... خیلی خوشحــــــــالند ... پ.ن تکراری : هنوز موفق به آپلود عکسهای چندین پست اخیر...
-
روز دانش آموز 3
چهارشنبه 13 آبانماه سال 1394 23:28
سلام باز هم روزت مبارک دانش آموز کوچولوی من ...
-
پنج سال گذشت ...
یکشنبه 26 مهرماه سال 1394 02:24
سلام پنج سال پیش ... همچین روزی ... شروع ثبت خاطرات پرهام ...
-
دندان کشــــون
دوشنبه 20 مهرماه سال 1394 01:07
سلام بعد از اینکه در تاریخ جمعه 10 مهر 1394 دو تای دیگه از دندونای پرهامی رو به زور کندیمشون ... بالاخره همین امشب دندون شیری هفتم هم به دست خود پسر جان کــَــنده گردید ... پ.ن اول : جای دندانهای سوم و چهارم نیز در تاریخهای 6 و 17 فروردین 1394 خالی شد . پ.ن دوم : دو دندان مذکور ( پنجم و ششم ) که در تاریخ دهم مهر به...
-
سال تحصیلی 95-1394
شنبه 4 مهرماه سال 1394 08:19
سلام و باز هم سال تحصیلی جدید ... سومین مهر تحصیلی ات مبارک ...
-
تولد
چهارشنبه 7 مردادماه سال 1394 16:19
سلام به بهانه ی هشتمین سالگرد زمینی شدنت ... تولدت مبارک شازده کوچولوی من پ . ن : این پست صرفا جهت به روز شدن وبلاگ در این روز است و موقتی میباشد .
-
دندان شیری
شنبه 8 آذرماه سال 1393 21:29
سلام و بالاخـــــــره دومین دندون شیری هم امروز افتــــــــــــــاد ! البته بهتره بگم دیگه به زور کندیمش و پرهام منتظـــر برای گرفتن هدیه از فرشتۀ مهـــــربون برای دندون زیر بالشت ت ت
-
بدون عنوان ...
شنبه 1 آذرماه سال 1393 00:51
-
روز دانش آموز 2
سهشنبه 13 آبانماه سال 1393 22:32
سلام و این دومین سالیِ که تـــــو دانش آموز شدی و مـــن لذت میبرم که با تموم وجــــــودم بهت بگـــــم : روزت مبارک دانش آموز ...
-
مهـــــری دیگــــر ...
یکشنبه 20 مهرماه سال 1393 00:59
سلام یک تابستون دیگه هم به همین آسونی گذشت ... خداحافظ خورشید داغ ... خداحافظ دیر خوابیدنهـــا ... خداحافظ وقت و بی وقت بازی و پارک و مهمونی رفتنهـــا ... خداحافظ حوصله م سر رفتنهاااااای مکرر ... و خداحافظ تابستون 93 . . . 31 شهریور 1393 دنبالم بیاید سلام پاییـــــــز قشنگ ... سلام یار دبستانی ... سلام کتاب و دفتر و...
-
شـــروع روزهـــای هشت سالگی
سهشنبه 7 مردادماه سال 1393 16:19
سلام جـــای هیچـــکس را ، هیچــکس دیــگر نمی توانــــــد پـــــــر کنـــــد ... پــــــرهامم تــولدت مبارک شب تولد 1393/5/6 ( جای انگشتت هم کنار کیک پیداست شیطون بلا جون ) روز تـــولد...عـــــید فطـــر 1393/5/7
-
آخرین روزای هفت سالگی ...
سهشنبه 31 تیرماه سال 1393 01:15
سلام از وقتی که شروع کردم به نوشتن خاطرات پرهام تقریبا 4 ساله که میگذره ... اون اوایل خیلی زیاد دنبال لغات بودم ، خیلی وقتمو میگرفت نوشتن وبلاگ ، چون هنوز نمیدونستم چطوری و اصلا به چه زبونی بنویسم و یا اصلا کدوم یکی از خاطراتش رو مکتوب کنم ... چون تقریبا احساس میکردم که همه چیز تازگی داره ... اما یکم که گذشت دیدم...
-
قاطی پاطی
سهشنبه 27 اسفندماه سال 1392 00:35
سلام بیش از 4 ماهه که هر وقت خواستم بیام اینجا یا کاری پیش اومده یا در واقع حسش نبوده ! این روزا بیشتر از قبل گرفتارم ...از وقتی که پرهام محصل شد و خودمم همزمان ارشد قبول شدم ، تقریبا تمام وقتم پر شده ! کلاس زبان و شنای پرهام هم که توی این مدت به راه بود ! البته وقتی موفقیت پرهام رو هم توی شنا و هم توی یادگیری زبان...
-
روز دانش آموز 1
دوشنبه 13 آبانماه سال 1392 15:28
سلام روزت مبارک دانش آموز کوچولوی مـــــــن ای مــــــــادر به فـــــدات
-
ماه مهر... ماه مدرسه...
دوشنبه 1 مهرماه سال 1392 19:46
سلام اولین روز دبستان بازگرد ! کودکیهای شاد و خندان بازگرد ! درسهای سال اول ساده بود ! آب را بابا به سارا داده بود ! درس پند آموز روباه و خروس ! روبه مکار و دزد چاپلوس ! با وجود سوز و سرمای شدید ! ریزعلی پیراهن از تن میدرید ! تا درون نیمکت جا میشدیم ! ما پر از تصمیم کبری میشدیم ! کاش هرگز زنگ تفریحی نبود ! جمع بودن...
-
بچه ها در کنار هم ...
سهشنبه 22 مردادماه سال 1392 23:28
سلام و چه این جمله به فکر همگی افتادست ... بچه ها را چـــه کنیم ، بچه ها میخواهنــــد ، بچه ها میرقصنــــد ، بچه ها میخواننـــد ، این طریقیست که در خاطرشان میماند ... این طریقیـــست که در خاطرشـــان میمـــاند ... ( تاریخ تمام عکسها :14 مرداد 1392 خورشیدی جشن تولد 6 سالگی پرهام در کنار دوستان )
-
تولد تولد
دوشنبه 7 مردادماه سال 1392 11:57
سلــــام امروز تولد پرهام جون مامان اِلی ... 6 سال پیش همچین روز و ساعتی (8:50،1386/5/7صبح) که توی عکس هم معلومه عزیز دلم به دنیا پا گذاشت و زندگی ما رو خیلی رنگی تر کرد خدا رو شکر میکنم برای داشتن تو تـــولدت مبارک نفس مامان (1392/5/7) اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، به جای آنکه انگشت اشاره ام را به سمت...
-
پایان روزهای پیش دبستانی
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1392 02:19
سلام قبل از هر چیزی از تمام دوستای خوب وبلاگیم که توو این مدت کلی سراغمون رو گرفتن و منتظرمون بودن تشکر ویژه میکنم ... راستش بلاگ اسکای یک شبه کلی تغییر کرد و از اونجایی که من به وضعیت جدید یکمی دیر عادت میکنم کلی با خودم کلنجار رفتم تا بتونم یاد بگیرمش و پست جدید رو منتشر کنم از طرف دیگه یه شب دیگه خوابیدیم ، صبحش...
-
حس خوب این روزها
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 01:54
سلام حس خوب این روزها ... حسی که این روزا بهم میدی خیلی عجیبه ... یه حس متفاوت ... یه حسی که بیشتر مامان هستم توش ... خیلی بیشتر احساس قدرت میکنم تو خانواده ... احساس امنیت بیشتری میکنم این روزا ... دلیلش رو هم بودن در کنار دو تا مرد میدونم ... چون تو رو هم قد بابا تکیه گاه میدونم ... چون رفتار این روزات این حس رو بهم...
-
نوروز 1392 بدون شرح
دوشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1392 16:24
سلام خوشبختی ، احساس ساده ایست ، کــــــه عزیزانــــت به تو هدیه میدهند ... پرهام در حال رنگ زدن تخم مرغ هفت سین اتاق خودش پرهام و هفت سین کوچیکش در اتاق خودش ( و البته عیدیش که مداد رنگی بود) پرهام و هفت سین خانواده همیشه هستی ... همین حـــوالی ...
-
خوب و بد
سهشنبه 29 اسفندماه سال 1391 18:28
سلام به دلیل مشغلۀ زیاد کاری انتشار این پست به تعویق افتــاد . اصن میدونید کلاً این دو ماه آخر سال مثه برق میگذره ... من نه از بهمنش چیزی فهمیدم نه از این اسفنــــــــد ... یعنی عااااشق این ماه اسفندماااا چون ماه تولد خودمه ولی خوب حرص و جوش هم توو این ماه زیاد ... خوب خونه تکونیش از همه سختتر و خسته کننده تره ... اما...
-
روزهایی از زندگی
دوشنبه 11 دیماه سال 1391 01:16
سلام بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند قاب عکس توست اما شیشۀ عمر من است بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند تار موی توست اما ریشۀ عمر من است عکسهایی رو که توی این پست میذارم مربوط میشه به قبل از یلدا، ولی چون احتمالاً یِ مقداری تنبلی فرمودم و دیر جنبیدم و یلدا شد ، تصمیم گرفتم که اول عکسهای شب چلّه رو که داغ بود...