پرهام جون
فرشته زمینی مامانش
7 مرداد 1386
ساعت 8:50 صبح ،
تو بیمارستان مادران تهران
به دنیا اومد ...
تا زمانی که
خوندن و نوشتن یاد بگیره ،
مامانی خاطراتش رو ثبت میکنه
و بعد از اون خود پرهامی ...
همیشه ...
همه جا ...
همه جوره ...
عاشقتم عزیز دل مامان اِلـــی
ادامه...
Nasrin
چهارشنبه 28 آبانماه سال 1393 ساعت 02:22 ق.ظ
پرهام جونم شاید باورت نشه، ولی الان ساعت تقریبا دو و نیم شبه.... ولی من حدودا دو ساعته که دارم وبلاگتو بالا پایین میکنم چون هم عاشق خودتم و هم مامان عزیزت و ی دلیل دیگه اینکه مامانت واقعا تکه خعلی برات زحمت میکشه و وقت میزاره واقعا همچنین مامان درجه یک گلی کم پیدا میشه. قدرشو بدون جیگر
امیدوارم همیشه همه جا که هستی تنت سالم باشه و لبت خندون گلم.
معلم زبانت که عاشقته
سلام عزیز دلم ما خیلی ممنونیم و خوشحال که وقت گداشتید و به ما سر زدید ... شما خیلی به من لطف داری خانوم من تا حد زیادی وظیفه یک مادر رو که در درجه اول به ثمر رسوندن فرزندش هست دارم انجام میدم و واقعا امیدوارم به اون چیزی که دوست دارم پرهام برسه ، دست پیدا کنه ...
پرهام جونم شاید باورت نشه، ولی الان ساعت تقریبا دو و نیم شبه.... ولی من حدودا دو ساعته که دارم وبلاگتو بالا پایین میکنم چون هم عاشق خودتم و هم مامان عزیزت و ی دلیل دیگه اینکه مامانت واقعا تکه خعلی برات زحمت میکشه و وقت میزاره واقعا همچنین مامان درجه یک گلی کم پیدا میشه. قدرشو بدون جیگر
امیدوارم همیشه همه جا که هستی تنت سالم باشه و لبت خندون گلم.
معلم زبانت که عاشقته
سلام عزیز دلم
ما خیلی ممنونیم و خوشحال که وقت گداشتید و به ما سر زدید ...
شما خیلی به من لطف داری خانوم
من تا حد زیادی وظیفه یک مادر رو که در درجه اول به ثمر رسوندن فرزندش هست دارم انجام میدم و واقعا امیدوارم به اون چیزی که دوست دارم پرهام برسه ، دست پیدا کنه ...
بازم مرسی که هستید
روزت مبارک آقای خوش تیپ