♥ پــرهـــــام فرشتــۀ زمینی ما ♥

روزهـــــایی با پــــرهام

♥ پــرهـــــام فرشتــۀ زمینی ما ♥

روزهـــــایی با پــــرهام

نوروز ۱۳۹۰

سلام 

 

 

این اولین پستِ سال ۹۰ و آخرین پستی هست که توی این خونمون مینویسم . 

پرهام از زمان تولد تا الان که ۳ سال و ۸ ماهه شده رو توی این خونه گذروند و خاطرات به دنیا اومدن و شیطنتهای چند سال اول زندگیش رو با هم توی این خونه میذاریم و میریم .فقط با عکس ها و فیلمهایی که از اینجا داریم میریم توی خونه ی جدیدمون که هر وقت اونا رو دیدیم یاد این خاطرات بیفتیم ... 

 

بگذریم ... 

 

عید امسال هم مثل هر سال هفت سین رو چیدیم و همگی با هم سر  

سفره ی هفت سین سال نو رو شروع کردیم .   

ولی پرهام دیگه امسال با هفت سین  آشنا بود و خیلی هم اصرار میکرد که زود بچینیمش و خودش هم مدام پای سفره بود و به قول خودش مراقب ماهی ها که گرسنه نمونن و دائم براشون غذا می ریخت . 

 

خلاصه تحویل سال ساعت ۲:۵۵ نیمه شب بود ما خیلی سعی کردیم جوجه ریزه رو تا اون موقع بیدار نگه داریم و انصافاً خیلی هم همکاری کرد ولی تقریبا ۵ دقیقه مونده بود به تحویل سال خوابش برد .   

 

  

  

  

  

آقا پرهام خوشحال از گرفتن عیدی   

  

 

روز اول عید که دید و بازدید از خونه پدر بزرگ و مادر بزرگ شروع شد و تا شب هم ادامه داشت ... 

 

دیگه از روز دوم  رفتیم شمال و تا ۱۱ فروردین اونجا بودیم و کلی هم بهمون خوش گذشت .     

   

  

 

  

    

 

روز پنجم عید پرهام در دنیای نمو  چالوس

   

  

روز ۱۲ فروردین هم یکمی خستگی در کردیم که برای سیزده به در آماده بشیم .  

 

 

 

    

اینم سیزده به در توی باغ بابابزرگ  

  

  

ایشالا به محض جا به جایی و مستقر شدن توی خونه ی جدیدمون پست بعدی رو مینویسم .فقط امیدوارم زیاد طول نکشه . 

پس تا اون روز خدانگهدار ...