سلام
اینم آخرین پست سال 89 که شامل تجربیات جدید پرهام ِ .
دیماه با بارش برف نسبتآ زیاد , مامان و بابا, با کمک پرهام یک آدم برفی نه چندان بزرگ ولی خوشگل ساختن .
اینم پرهام و آدم برفی
بهمن ماه هم به اتفاق خانواده به جزیره کیش سفر کردیم که جای شما خالی خیلی بهمون خوش گذشت .
پرهام و کشتی یونانی
اینم آقا پرهام و ماشین سواری وقتی مامان مشغول خرید بود .
سرسره بازی که هیچ وقت از یاد بچه ها نمیره .
پرهام که همیشه عاشق هواپیما بود به قول معروف به مراد دلش رسید و موفق شد از اون بالاها ابرها و زمین رو حس کنه .
در طول این سفر کوتاه که خیلی هم بهمون خوش گذشت واقعآ نیمی از این خوش گذشتن رو مدیون پرهام هستیم .
پیاده روی های طولانی ,بی خوابی و یا کم خوابی های ظهر و گاهی شبانه ...
و همکاری های دیگه پرهام که باعث شد هم به خودش و هم به ما بیشتر خوش بگذره .
پرهام جون ممنوم که مثل همیشه ماه بودی و اینجا تشکر کردم ازت که خودت بعدها حتما بخونی .
و بالاخره سه شنبه آخر اسفند ماه که به اصطلاح چهارشنبه سوری بود رو همه با هم از روی آتیش پریدیم و چهارشنبه سوری رو به در کردیم ولی چون مامان الی جون مشغول بود یادش رفت از پرهام خان عکس بگیره .
ایشالا سال آینده جبران میکنه .
امیدوارم سال 1390 سالی سرشار از سلامتی برای همه باشه به خصوص دوستای گل ما .
عیدتون مبارک